سفارش تبلیغ
صبا ویژن

به وبلاگ بهار خوش امدید

به وبلاگ بهار خوش امدید امید وارم لحظات خوبی را در این وبلاگ داشته باشید

ده نکـته مـهم و ابتدایی درباره عـکاسی

 

 

1. به پس زمینه توجه کنید- گاهی پس زمینه مهم تر از سوژه است، اما معمولا یک پس زمینه نامناسب در عین بی اهمیت بودن ممکن است باعث حواس پرتی شود .
2. با یک نور و روشنایی طبیعی عکس برداری کنید- وقتی شما بتوانید از روشنایی طبیعی برای عکس برداری استفاده کنید، دیگر نیازی به استفاده از فلاش ندارید. نور خورشید به طور یکنواخت در همه جا پراکنده شده و روشنایی ملایمی دارد و برای عکاسی مناسب تر از نور سرد فلاش است.
3. استفاده از فلاش محیطی یا خارجی- اگر شدت نور محیط خارج خیلی زننده است، سعی کنید از فلش استفاده کنید و ببینید چه اتفاقی می افتد. معمولا این روش برای تیره تر کردن آسمان کارایی دارد. هر چند این کار خیلی کنایه آمیز است اما دلیلش این است که دوربین برای گرفتن صحنه به سرعت شاتر بیش از 1/250 sec نیاز ندارد، در نتیجه هر چیزی که خارج از برد فلاش است را تیره تر می کند.
4. دوربین خود را بیشتر بشناسید- هر دوربین دارای ویژگی های متعدد و هر فلاش دارای بردهای متفاوتی است. برای اینکه مثل یک حرفه ای عکس برداری کنید باید از ویژگی های دوربین خود آگاه باشید. عکس برداری از یک مراسم مهم با یک دوربین جدید مثل به شکار رفتن یک شکارچی با یک تفنگ جدید است.
5. به سوژه نزدیک شوید- هنگامی که می خواهید از یک سوژه عکس برداری کنید در اطراف آن حرکت کنید و به آن نزدییک تر شوید تا بهترین موقعیت را برای این کار پیدا کنید. این روش برای اغلب عکس ها مناسب است، اما وقتی می خواهید از یک پرتره عکس برداری کنید زیاد به سوژه نزدیک نشوید چون عکس خراب می شود. اگر فاصله کانونی لنز 50mm باشد عکس خراب می شود.
6. سوژه را در مرکز عکس قرار ندهید- از نقطه نظر روانشناسی، قرار گرفتن سوژه نزدیک به مرکز عکس جذابیت بیشتری در ذهن بیننده ایجاد می کند.
7. عکس برداری به صورت عمودی- عکس برداری به صورت عمودی هیچ اشکالی ندارد، اما شما باید بدانید کی و کجا از این روش استفاده کنید. اگر طول سوژه مورد نظر شما بلند تر از عرض آن بود (مثلا یک ساختمان بلند و یا فردی که می خواهید به صورت تمام قد در عکس باشد)، عکس برداری به صورت عمودی مناسب تر است.
8. عکس های ساده بگیرید- عکس های ساده معمولا به یاد ماندنی تر از عکس هایی است که سوژه در آن ژست گرفته است. هر چند عکس های ژستی از جذابیت خاصی برخورداند اما سعی کنید با افراد خانواده و دوستان خود عکس های عادی و بدون ژست بگیرید.
9. به جزییات توجه کنید- اگر از فلاش استفاده می کنید به دنبال سطوح انعکاس باشید. این می تواند حس یک عکس را از بین ببرد. یک عکاس خوب باید بتواند عکس را قبل از فشار دادن شاتر دوربین در ذهن خود ببیند. Ansel Adams پدر عکاسی لند اسکیپ یا
عکاسی مناظر، این فرایند را فرایند تجسم فکری نامیده است.
10. بیش از تعدادی که نیاز دارید عکس بگیرید- در عصر دیجیتال دلیل برای اینکه شما بیشتر از تعداد مورد نیاز عکس برداری کنید وجود ندارد. بهتر است از یک سوژه واحد چندین عکس گرفته، سپس بهترین آنها را انتخاب کنید. پس مطمئن شوید حافظه دستگاه شما به حد کافی فضا دارد. همیشه کارت های حافظه اضافی در کیف دوربین خود داشته باشید


[ سه شنبه 91/12/29 ] [ 8:40 عصر ] [ محمد جواد فرهادی ]

نظر

بندر عسلویه

بندر عسلویه در 70 کیلومتری جنوب شرقی کنگان و 37 کیلومتری شرق بندر طاهری در راس خلیج ناویند بین مدار 27 درجه و 28 دقیقه عرض شمالی و 52 درجه و 37 دقیقه طول شرقی واقع شده و فاصله آن تا مرکز استان (بو شهر) 308 کیلومتر است. درباره نامگذاری عسلویه،زنده یاد مهندس احمد حامی در کتاب "سفر جنگی اسکندر مقدونی به ایران و هندوسستان بزرگترین دروغ تاریخ است" از عسلویه با حرف اول الف نام برده و اظهار داشته است این نام هم مثل بسیاری از نام های منطقه مثل خارک،لارک،تنب و... یک نام ایلامی است و از دوره ایلامی ها به جا مانده است و کلمه "اسلو" با حرف الف در ابتدا به معنای آبگیر، استخر و محل توقف کشتی ها است . آقای محمد تقی مصطوی نیز در کتاب اقلیم پارس این مطلب را بر اساس کفته مهندس حامی تکرار کرده است. برخی مورخان و محققان متاخر عسلو را دارای چشمه ها و اب های شیرین دانسته اند و معتقدند به همین جهت بر آن نام عسلویه نهاده اند.

به اعتقاد برخی افراد، عسل به معنای دریای خروشان بوده و بر همین اساس حدس زده اند احتمالا عسلویه منسوب به در یای مواج است. همچنین در جای دیگری گفته شده عسل یعنی سرعت عمل و شتاب در حرکت و عسلویه بدان جهت به این نام شهرت یافته که دارای ناخدایان چابک و چالاک در امر دریانوردی بوده است.

جغرافی نویسان تا قرن دهم هجری نامی از عسلویه به چشم نمی خورد. در حالی که نام شهرها و بندرهایی مثل کنگان،سیراف،گناوه و غیره در بسیاری از مکتوبات گذشتگان مشهود است. از اواخر قرن دهم و آغاز قرن یازدهم هجری،به این سو در کتابها به نام عسلویه بر می خوریم.

به تایید همگان پرتغالی ها 117 سال یکه تاز مناطق خلیج فارس و دریای عمان مخصوصا در نواحی بحرین،هرمز،بندر عباس و قشم بوده اند. پرتغالی ها در سال 997 ه.ق بر بحرین تسلط یافتند. هشتادو چهار سال پس از آنکه رکن الدین مسعود فالی برادر وزیر حاکم بحرین، از الله وردی خان حاکم فارس برای راندن پرتغالی ها از منطقه تقاضای یاری نمود، الله وردی خان پدر امام قلی خان فاتح هرمز، رئیس معین الدین فالی را مامور تصرف بحرین نمود.

معین الدین فالی در سال 1011 ه.ق سپاهیان خود را در بندر عسلویه به کشتی نشاند و به بحرین حمله کرد و آنجا را از دست پرتغالی ها خارج ساخت. البته در اثنای همین لشگر کشی معین الدین فالی مجروح شد و در گذشت.

بر اساس نوشته های محققان علت استفاده معین الدین فالی از اسکله عسلویه از کار افتادن بندرگاه سیراف به واسطه زلزله و طغیان آب دریا بوده در حالی که بندرگاه عسلویه آباد و آماده بهره برداری بوده است.

از آن زمان به این سو نام عسلویه در کتاب های تاریخ و جغرافی دیده می شود.

از قرن دوازدهم هجری(قرن هیجده میلادی)، طوایف و قبایل بسیار از نواحی مختلف بحرین، عربستان و عمان وارد ایران شده و در سرزمین های جنو بی یعنی مناطق مختلف بوشهر سکنی گزیدند از جمله طوایف آل مذکور،آل بلاد،آل نصور،آل حرم وغیره. دو طایفه اخیر (آل نصور، آل حرم) در زمان دولت صفوی وارد ایران شده و در جنوب ایران مقیم گشتند. آل نصوری از زمان حکومت صفوی مقیم بنادر کنگان،طاهری،عسلویه و گاوبندی شدند که بعد ها عسلویه در اختیار خاندان آل حرم قرار گرفت. شیوخ آل نصور از طایفه بنی خالد هستند که گروهی از آنها مقیم مکه مکرمه و گروهی دیگر در محلی به نام "النعیمه" در قطیف سکونت داشتند.

در سال (1135 هجری / 1717 میلادی) شیخ جباره اول نصوری، جزیره بحرین را از دست سلطان بن سیف ثانی امام مسقط خارج  ساخت و این جزیره به تصرف آل نصور درآمد. اما در سال 1150 هجری قمری نادر شاه افشار، فرمان خروج بحرین را از دست شیخ جباره صادر کرد. محمد تقی خان،بیگلر بیگی فارس، بنا به فرمان نادر، لطیف خان دریا بیگی فرمانده کشتی های نادری در خلیج فارس را مامور فتح بحرین کرد و او در سال 1150 هجری قمری زمانی که شیخ جباره در سفر حج بود بر سرزمین بحرین تاخته و بر آن کشور استیلا یافت. از آن پس طایفه آل نصور برای همیشه مقیم ایران گشته و دو بندر از بنادر جنوبی ایران را به احترام بنادر زادوبوم خود در عربستان با نام های جدید نامیدند؛ یکی بندر تمبک (تنبک) در 18 کیلومتری جنوب شرقی کنگان که به نام بندر "عینات" و دیگری بندر نخل که به نام "النعیمه"موسوم ساختند. نظر به اینکه به دنبال نام شیخ جباره نصوری، پسوند "طاهری" قرار داشت و در اصل شیخ جباره نصوری طاهری بود، در حاشیه ویرانه های سیراف بندر جدیدی تاسیس کرده وآن را بندر طاهری نامیدند.

75 سال بعد، شیخ جباره دوم پسرشیخ محمد و نوه شیخ حاتم اول به آل عتوب حکم کرد تا بحرین را از آل سعود بازپس گیرد. شیخ جباره دوم صاحب سه پسر به نام های؛شیخ حسن،شیخ مذکور،شیخ حاتم دوم بود.

در همین سالها طایفه آل حرم برعسلویه حکم می راندند وشیخ ابراهیم آل حرم حکومت عسلویه را در اختیار داشت.

چنانکه گفته شد بین خاندان نصوری و خاندان آل حرم همیشه جنگ و نزاع بود. شیخ جباره دوم به عمران و آبادی بنادر کنگان و طاهری توجه بسیار مبذول داشت و قلعه زیبای بندر طاهری معروف به قلعه شیخ را در سال 1224 ه.ق بنا نهاد. پس از او پسرش حاتم سوم به تکمیل و اتمام ساخت آن قلعه همت گمارند.

در سال 1293 ه.ق که شیخ حسن آل نصور از کنگان رهسپار گاوبندی شده بود هنگام غروب برای ادای نماز در کناره بندر عسلویه فرود آمد، به محض آنکه خبر به شیخ ابراهیم آل حرم بردند وی دستور دستگیری شیخ حسن را صادر کرد و متعاقب آن در همان شب شیخ حسن را به قتل رساندند.

در سال 1294 ه.ق به خونخواهی برادر بر عسلویه تاخت، شیخ ابراهیم آل حرم که با لباس مبدل قصد فرار از معرکه را داشت دستگیر شد و به فرمان شیخ مذکور، به همراه دو تن دیگر از شیوخ آل حرم یعنی شیخ سیف و شیخ محمد به قتل رسیدند. مطلعان نوشته اند که شیخ مذکور در آن یورش عسلویه را ویران کرد.

نا گفته نماند که در جنگ جهانی اول که انگلیسی ها به نواحی جنوب تاختند و واقعه دلیران تنگستان در منطقه بوشهر پدید آمد، در نواحی کنگان و بندر لنگه نیز مشابه چنین وقایعی رخ داد و شیخ مذکور علیه انگلیسی ها مبارزات بسیار نمود. در آن زمان مردی به نام آقا بدر اهل بندر لنگه که کنسول دست نشانده انگلیس در آن بندر بود در راستای سازش با انگلیسی ها قصد جلوگیری از مبارزات را داشت که شیخ مذکور علیه او لشگر کشید و با کمک تفنگچی های تنگستانی و رئیس حسین بنه گزی به لنگه تاخت که در آن درگیری آقا بدر و برادرش به ضرب گلوله رئیس حسین بنه گزی کشته شدند اما در غروب همان روز رئیس حسین نیز توسط تفنگچی های طرفدار آقا بدر به قتل رسید.

شیخ مذکور هنگام پیاده شدن انگلیسی ها در بندر "چیرو" در نزدیکی جزیره کیش، آنها را به گلوله بسته و مانع ورود آنها به خاک ایران شد. شیخ مذکور تا سال 1297 ه.ق که با عهد شکنی خدا کرم خان بویراحمدی و پسرش محمدحسن خان به دام فرهاد میرزا معتمدالدوله والی فارس افتاده و در شیراز اعدام شد،بر نواحی کنگان و عسلویه و طاهری و گاوبندی حکم می راند و قلعه سرخ گاوبندی را مرمت نموده و مقر حکومت خود قرار داده بود. پس از شیخ مذکور، پسر او شیخ حاتم دوم و پس از وی نوه اش شیخ حاتم سوم به حکومت کنگان و طاهری رسیدند اما عسلویه دیگر روی آبادانی ندید و سال ها در قالب یک روستای کوچک بندری جزو بنادر ثلاث به حیات خود ادامه داد. فراموشی و انزوای عسلویه تا سال های اخیر ادامه داشت که پس از احداث تاسیسات عظیم انرژی به عنوان یکی از قطب های مهم و منحصر به فرد انرژی ایران به جهانیان معرفی شده است.



[ سه شنبه 91/12/29 ] [ 8:39 عصر ] [ محمد جواد فرهادی ]

نظر

درباره ادیسون

 

آن  روز بعد از  ظهر ،ادیسون  غرق  در  تفکر  ناپدید شد .پدرکه  نگران  شده  بود ،همه  جا  را  به  دنبال  او  گشت ، آگذر  نزدیک  خانه ،که یک  بار  نزدیک  بود  ادیسون  در  آن  غرق  شود ،آسیاب  بزرگ  شهر  که  ماشین  های  بخار  پرسرو  صدای    آن  همیشه  توجه  ادیسون  را جلب می  کرد،محوطه  ساختمان  الوارسازی  پدر  و  سرانجام  پدر  او  در  حالی  که  روی  حصیر های  انباز پهلوی  خانه  دراز  کشیده  بود ،یافت .زیرا  او ،لابه  لای  توده  ای  از  تخم  مرغ  های  شکسته  و  زرده  های  بیرون  زده ،تعداد  زیادی  تخم  مرغ  سالم  نیز  دیده  می  شد!

ادیسون  پسر  کنجکاوی  بود  که  در  هر کاری  سرک  می  کشید .او  با  دیدن  چیزهای  تازه ،به  فکر  فرو  می  رفت  و  با  پرسش هایش مردم  را  به  ستوه  می آورد .سپس  برای  امتحان  پاسخ  هایی که  شنیده  بود ،آزمایش  هایی ترتیب  می داد .آن  روز  هم  ادیسون در  حال  آزمایش  گفته  های  مادرش  بود .او  از  مادر  پرسیده  بود  که  چرا  مرغ می خواهد  تخم  هایش  را گرم کند .مادر  باز  هم  پاسخ  او را  داده  بود .ادیسون تصمیم گرفت در  این  باره  آزمایش  ترتیب  دهد .نتیجه  آزمایش  او  این  شد  که  مرغ  ها  می  توانند  روی  تخم  ها  بخوابند  و  جوجه  بیاورند،اما  آدم  ها  به  دلایلی  نمی توانند این  کار  را  انجام  دهند.

اما  مدرسه  از این  شاگرد  کنجکاو  استقبال  نکرد.مدیر  مدرسه  مانند  همه  معلمان  آن  زمان ،عیده  داشت که  دانش  و  معلومات  را  باید  با  خشونت به  شاگردان  آموخت .ادیسون  زیاد  سوال  می  کرد  و  همین موضوع  معلم  را  بیشتر  خشمگین   می کرد.معلم  پرسش های  زیاد  او را  نشانه  کند ذهنی  اش می  دانست !ادیسون  بارها به  خاطر  پرسش های  فراوانش  تنبیه  شد .سرانجام  بدرفتاری  معلم ،باعث  شد  ادیسون از  مدرسه  بگریزد و  دیگر  به  آنجا باز نگردد.ادیسون  را پس  از آن  به مدرسه  دیگری  فرستادند،اما  او  این مدرسه   را  نیز  دوست  نداشت  و  معمولا در کلاس  درس  حاضر نمی  شد.به  این  ترتیب مادرش  تصمیم  گرفت  خودش آموزش او را بر  عهده  بگیرد.

در  نه  سالگی،مادر  اولین  کتاب  علمی  را  به  او  داد.نام  آن  ،مکتب  فلسفه  طبیعی  بود .این  کتاب  آزمایش  های  ساده  ای  را شرح  می  داد  که  خواننده   در خانه  نیز می  توانست  آنها  را  انجام  دهد. زندگی ادیسون   با  خواندن  این  کتاب  دگرگون  شد.
او کتاب  را  با  اشتیاق  از  ابتدا  تا  انتها  خواند  و  همه  آزمایش ها  را  انجام  داد.سپس  تصمیم  گرفت  آزمایشگاهی  را  برای  خودش   بسازد.او  مقداری   مواد  شیمیایی  خرید  و خرده  ریزه هایی  از  وسایل  مانند  سیم ،از  اینجا و  آنجا  فراهم  کرد  و  آزمایشگاهی  در اتاق  خوابش  ترتیب  داد.در آزمایش  او  باید  موی  دو  گربه ها  را  به هم مالش  می  داد  تا  الکتریسته ساکن  تولید  می  شد! او  دم  گربه  را  به  سیمی   بست ،اما  تنها  نتیجه ای  که  نصیبش  شد ،مجروح  شدن  با  پنجه  گربه ها  بود!

ادیسون  در  یکی  دیگر  از  آزمایش  هایش  مقدار  زیادی  بی  کربنات سدیم ( جوش  شیرین )  به  یکی  از دوستانش  خوراند  تا گازی  که  در معده  اش  به  وجود می  آید ،او  را مانند  بالونی که  از هوای سبک  پر می  شود ،به  هوا  بلند  کند!

مادرش همیشه  از او   حمایت  می کرد ، اما کمی  بعد،خشمگین  از متلاشی  شدن  وسایل  خانه  اصرار کرد که آزمایشگاهش به  زیرزمین  منتقل  شود .سرو  صدا و  انفجارهای  ناشی  از  آزمایش  ها گاهی  خانه  را  می  لرزاند.

با  برخاستن  صدای  انفجار،پدر  ترکه ای  برمی  داشت  تا پسر غیر عادی  و  یک  دنده اش  را  تنبیه  کند.

اما مادر  او را آرام می  کرد و به  او اطمینان  می  داد  که  پسرشان  دقیقا می  داند  چه می  کند.حمایت  های  این مادر  فهیم  که  در  واقع  بعد  از تجربه ،تنها آموزگار ادیسون  بود ،باعث  شد  او 1093 اختراع  را  در  طول  حیات  خود  به  ثبت  رساند .

مردم  ادیسون  را جادوگر  می  نامیدند،زیرا  با  دستهای  جادویی  خود  ورق  قلع  را به  صدا  و  نخ را به  روشنایی  تبدیل  کرد .در واقع  او  از هر  ماده  ای  برای  تبدیل گذشته  به  آینده  استفاده کرد که  اکنون از آن  ماست .

 

 

 



[ سه شنبه 91/12/29 ] [ 8:32 عصر ] [ محمد جواد فرهادی ]

نظر

تحقیق در باره مورچه ها 

مورچه ها در زمره حشراتى هستند که به صورت دسته جمعى زیست مى کنند و میلیونها سال فرآیند تطور امور حیرت آورى را فرا گرفته اند. شمارى از زیست شناسان در صدد بر آمده اند با مطالعه دقیق تر در نحوه عمل این حشرات از مدلهاى رفتارى آنان براى حل مسائلى که مهندسان با آنها مواجه هستند، کمک بگیرند. چند دهه قبل، زمانى که "ریچارد فاینمن" فیزیکدان خوش ذوق آمریکایى سرگرم کار روى رساله دکتراى خود بود، متوجه شد لشکرى از مورچه ها به اتاق او هجوم آورده اند و گنجه اى را که او مواد غذایى اش را در آن نگاه مى داشت مورد حمله قرار داده اند.
رفتار این مورچه ها ذهن حساس و مسئله یاب این فیزیکدان جوان را تحریک کرد و او مصمم شد از اسرار رفتار دقیق و حساب شده این موجودات سر درآورد. هر چند فاینمن نتوانست به همه پرسشهایى که در آن زمان در مورد رفتار مورچه ها داشت پاسخ دهد، اما این پرسشها، از جمله اینکه مورچه ها چگونه به وجود مواد غذایى در گنجه قفل شده پى مى برند؟ یا آنکه چگونه راه لانه تا محل غذا و بالعکس را پیدا مى کنند؟ یا آنکه چگونه به یکدیگر درباره وجود مواد غذایى و محل آنها اطلاع مى دهند؟ و اینکه آیا هیچ تصورى از هندسه و مکان در ذهن دارند؟ موجب شد که شمارى از زیست شناسان و محققان به بررسى جدى در این زمینه بپردازند. گزینش طبیعى جست وجوى غذا را به صورت فعالیتى که براى بقا ضرورى است در قیاس با دیگر فعالیتها اولویت مى بخشد.
این فرآیند، همچنین نسل مورچه هایى را که قادرند به نحو موثرترى اطلاعات مفید را به مورچه هاى دیگر انتقال دهند، مثلا با بر جاى گذاشتن رد پاى شیمیایى از محل غذا در برابر مورچه هایى که کمتر در این زمینه موفقند، پایدار مى سازد. آشنایى با هندسه و مکان نیز شانس بقاى مورچه ها را بالا مى برد، به این شرط که مکانیسم قابل استفاده اى در این زمینه موجود باشد و این امر بر بازده یافتن غذا بیفزاید. فاینمن در آزمایش خود مورچه ها را بر روى یک تکه کاغذ از نقطه اى به نقطه دیگر مى برد و در برابرشان اندکى شکر قرار مى داد تا دریابد که آیا این مورچه ها مى توانند دیگر مورچه ها را از محل غذا مطلع سازند؟ اما مطالعاتى که او در خصوص آشنایى مورچه ها با هندسه انجام داد نتایج متناقضى به بار آورد. او به عنوان نمونه مشاهده کرد مورچه هایى که در اتاقش سرگرم فعالیت هستند نمى توانند مسیر صحیح را از مسیر ناصحیح در امتداد یک راه خاص تشخیص دهند. اما بعدها در جنگلهاى برزیل شاهد آن بود که مورچه هاى برگ خوار این جنگلها از این توانایى برخوردارند. او این فرضیه را مطرح کرد که مورچه هاى برزیلى از نوعى ماده شیمیایى براى تعیین جهت صحیح در مسیر حرکت استفاده مى کنند. به عبارت دیگر این مورچه ها مى توانند یک مسیر را به صورت الف - ت - ب - ت – فاصله - ب، الف، ت و ب - فاصله مشخص کنند که به معناى آن است که مسیر حرکت غیر متقارن است. در حالى که مسیرى که به صورت الف، فاصله، الف و ... علامتگذارى شده، صرفا یک مسیر متقارن را نمایش مى دهد. اما آزمایشهاى بعدى او در منزلش در کالیفرنیا نتوانست نتیجه روشنى به بار آورد. فاینمن متذکر شد که شواهد نشان مى دهد مورچه ها مسیر و جهت را تشخیص مى دهند، اما آزمایشهاى او نمى تواند این نکته را که مورچه ها حس تشخیص هندسه و جغرافیاى موقعیت را دارند مشخص سازد. اما تحقیقات بعدى به وسیله زیست شناسان نشان داده که در میان 20 هزار نوع مختلف از مورچه ها، روش هاى یکسانى براى راهیابى به کار نمى رود و همه این انواع مختلف به یک میزان از توانایى در تشخیص مسیر برخوردار نیستند. بسیارى از مورچه ها از نشانه هاى بیرونى در مسیر براى تشخیص موقعیت و جهت خود استفاده مى کنند. زمانى تصور مى شد که مورچه هاى برگ خوار جنگلهاى برزیل از میدان مغناطیسى زمین براى این منظور کمک مى گیرند.
پژوهشهاى تازه روشن ساخته که یک نوع مورچه معمولى موسوم به مورچه قرمز از درک هندسى برخوردار است و محققان اکنون بر این باورند که احتمالا دیگر انواع مورچه ها نیز داراى این توانایى هستند. یک دسته از مورچه هاى قرمز شبکه اى را به وجود مى آورند که از دهانه لانه تا محیط اطراف پراکنده مى شود. این شبکه بازوهایى به صورت حرف انگلیسى ایگرگ Y با زاویه اى در حدود 60 درجه به وجود مى آورد. به عبارت دیگر مورچه ها در هنگام خروج از لانه و حرکت در محیط اطراف اینگونه و با این زاویه شاخه شاخه مى شوند. اما اگر مورچه اى در مسیرى نادرست در امتداد یک شاخه در حال حرکت باشد و به تقاطعى با زاویه 120 درجه برخورد کند نمى تواند جهت خود را تنظیم کند. زاویه کمتر از 120 درجه براى بازوهاى شاخه هاى ایگرگ شکل نوعى عدم تقارن میان لانه و محیط به وجود مى آورد. اما زاویه دقیقا 60 درجه و 120 درجه به معناى تقارن کامل است و در این زاویه توانایى مورچه براى تنظیم جهت خود به حداکثر مى رسد. این نکته نشان مى دهد که فرضیه فاینمن در مورد علامتگذارى مسیر به وسیله مورچه ها به صورت الف - ب - فاصله - الف - ب - فاصله، نادرست است. زیرا در عمل حرکت هزاران مورچه از چنین مسیرى موجب مى شود این علامتگذارى ها مخدوش شوند. مورچه هایى که فاینمن براى آزمایش برگزیده بود، براى مقصود خاصى که او در نظر داشت یعنى درک قابلیت هاى هندسى، نمونه هاى مناسبى نبودند. چون فاینمن فیزیکدان بود و نه زیست شناس و اطلاعى از انواع گوناگون مورچه ها نداشت. در حالى که زیست شناسان توانسته اند با مطالعه در انواع مختلف مورچه ها و از جمله مورچه هاى قرمز به این قابلیت هندسى طبیعى پى ببرند.
نکته دیگرى که مطالعه در رفتار مورچه ها را براى محققان آشکار ساخته، آن است که فرآیند تطور طبیعى براى حل مسائل سخت به وسیله موجوداتى که از توانایى ذهنى زیادی برخوردار نیستند، از راه حل هاى ساده اى که در طول زمانهاى طولانى از استحکام و قوت برخوردار شده اند، بهره گرفته است. این راه حل ها که اکنون در حد بالایى از قابلیت و بازده قرار دارند، مى توانند براى مهندسان راهگشا باشند.

 

 

 



[ سه شنبه 91/12/29 ] [ 8:30 عصر ] [ محمد جواد فرهادی ]

نظر

 

اس ام اس های عید 92

 

 

از اونجایی که لحظه سال تحویل آدم به آدم میرسه ولی اس ام اس به آدم نمیرسه پیشاپیش عیدت مبارک

سال بسیار خوبی داشته باشی

.

.

یادت باشه : تعطیلات بزودی تموم میشه وبعدش سرکار رفتنه که انتظار تورو میکشه !

بازم 1سال کار و خستگی!

(ستاد کوفت کردن تعطیلات نوروزی)

.

.

اگر به تیپ خود اهمیت میدهید

اگر به دنبال لباس زیبا برای عید هستید

اگر شیک پوشی را دوست دارید

با ما تماس بگیرید

(صنف پالان دوزان پایتخت)

.

.

خواستم برات سبزه عید بفرستم

گفتم شاید طاقت نیاری و تا عید بخوریش

.

.

امیدوارم تو سال جدید موتور آرزو هات پنچر نشه !

عید 91 مبارک

.

.

این اس ام اس رو تا ....روز دیگه نخون

چیه؟؟ فکر کردی میخوام عیدو تبریک بگم؟؟

یادت باشه اولین کسی بودم که سال 90 سرکارت گذاشتم

.

.

e 

ei

eid 

eide 

eidele ghafel 

didi sale 89 ham tamoom shod 

.

.

میتونم خواهش کنم سال تحویل بیای خونه ما؟

آخه سبزه خوشگل تر از تو پیدا نکردم

.

.

بزرگترین رنجها از آن کسانی است که رنج نمیکشند

سالی مملو از رنج و زحمت برات آرزو دارم

.

.

تو عید میوه ها گرون میشه ، قدر خودتو بدون گلابی

.

.

ورود به این عید سعید باستانی بنا به دلایل فنی برای شما مسدود می باشد . لطفا اصرار نفرمایید!

عید شما مبارک

.

.

هر روزتان نوروز، نوروزتان پیروز، نوروزتان امروز، امروزتان دیروز، دیروزتان پیروز، پیروزتان هر روز، اسگول شدی امروز!

.

.

می‌دونم اگه بگم سال نو مبارک حالت از شنیدن این جمله کلیشه ای بهم می خوره

پس سال نو مبارک

.

.

سلام، ببخشید این موقع شب بیدارت کردم

خواستم یادآوری کنم: سال نو شده

کم‌کم باید از خواب زمستونی بیدار بشی

.

.

باتبریک سال نو

عاقبت زمستان رفت و رو سیاهیش برای ما موند

حاجی فیروز

.

.

سبدی پر از موز .دسته ی گل رز.پیرهنی پر از پرز .همسری مثل بز .ارزوی من برای تو در سال جدید

 

 

 

 

 

خدانگهدارنظر یادتون نرهمؤدب

 



[ سه شنبه 91/12/29 ] [ 8:22 عصر ] [ محمد جواد فرهادی ]

نظر

:: مطالب قدیمی‌تر >>